بدون تغییر الگوهای فکری خود،قادر به حل مشکل هایی که با طرز فکر فعلی خود ایجاده کرده ایم ،نخواهیم بود. تفکر سیستمی دانشی است که گونه متفاوتی از نگرش و اندیشیدن را معرفی می کند. برای درک درست این نوع تفکر،باید فرضیه های پیشین را به طور موقت کنار گذاشت و تلاش کرد تا مسائل آشنا و معمول را از دیدگاهی جدید نگریست. تفکر سیستمی به عنوان یک فرارشته،با بررسی میان اجزای هر موجودیت با دیگر اجزای آن و نیز با کل موجودیت و محیط آن؛ زمینه هم اندیشی،گفت و گو و تبادل اطلاعات میان رشته های مختلف علوم را امکان پذیر می سازد.
امروزه شناخت این نگرش و تجهیز به آن،ضرورتی برای درک بهتر پدیده ها و موضوعات پیچیده سازمان ها و جامعه به شمار می رود؛پدیده هایی که به تبغ پیشرفت علوم،پیچیده تر می شوند،برای جوامع انسانی و سازمان ها معضل ایجاد می کنند و کارآمدی آن ها را کاهش می دهند. افزایش ناکارآمدی ها و ناهنجاری ها (و به تدریج تعمیق و نهادینه شدن آن ها در سطح جامعه) انگیزه تدوین این کتاب شد و تلاشی هر چند کوچک برای رویارویی و مقابله با آن ها و تبدیلشان به کارآمدی و هنجار از راه تغییر نگرش ها و رویکردها،ضرورتی انکارناپذیر جلوه کرد.